شب یلدا
شب یلدا همه شور
شب یلدا همه رنگ
و برای من تنها، شب یلدا، شب یلدا همه تو.
شب یلدا همه نغمه
همه پژواک تو بر جاده ی عشق
شب یلدا ی من امشب ز همه زیباتر
پس ازین روز بلندی که پر از حسرت بود،
انتظاری طولانی، و دو چشم نگران،
و دلی در تب و تاب،
در تنم زمزمه ی مرتعش حنجره ات غوغا کرد...
آری امسال ،
زمستان،
شب یلدا،
اهواز...
تپ تپ قلب تو و... گریه ی ساکت من،
همه امشب،..باهم...شب یلدای مرا زیبا کرد...
گرچه اینجام هنوز،
و زِ تو دورم و بیمارم و در آتش و سوز،
ولی انگار همه لحظه ام از نور تو می گیرد شور...
کاش من پیرهنی بر تن تو بودم و هردم تپش قلب تو می خاباندم،
کاش من قطره ی بارانی بودم بر پیشانی تو،
تا تب داغ تو می سوزاندم...
همه شب
همه روز
همه ی زندگی ام با تو به معنا پیوست..
سال دیگر شاید
شب یلدای قشنگی باشد
شب دیگر شاید
شب فردای قشنگی باشد
همه شب ها زیباست
همه اوقات قشنگ
امشب اما ز همه زیباتر
امشب اما ز همه بالاتر
با تو اینجا...آنجا...با تو هردم..هرجا...
شب زیبای من است
همه شب
شب یلدای من است...
شلاله قدسی
شب یلدا 1382برچسبها:شب, یلدا, اهواز, گریه