ما
ما گریه می کنیم، شما زار می زنید
بی وقفه لاف دوست، دم از یار می زنید
با صد فریب زاغ تبه را به جای زال
در تنگ مرغ سیّ و به تکرار می زنید
ما دلشکسته ایم، شما دل شکسته اید
از درد ما گمانه به اعشار می زنید
همجنس نیستیم، شما گرگ زاده اید
از "ما" به دور "ما" همه دیوار می زنید
گاهی سگی ست قاتل بیرحم ما و گاه
ما را بدست آدمیان دار می زنید
ما بره ایم، نام نداریم در سجل
بر سنگ قبر هم همه آمار می زنید
از ما مثال سنگ و خس و خار و کاه، حرف
گاهی به حیله گاه به انکار می زنید
هرجا که می بریم ز بیچارگی پناه
آنجا حصار ظلمت پندار می زنید
"ما" زجه می زنیم ولی گوش "ما" کر است
نی در گلوی خفته و بیدار می زنید
در غربت و وطن، ته چاه، اوج آسمان
آتش به جان مامن نیزار می زنید
شلاله قدسی
+ نوشته شده در بیست و یکم دی ۱۳۹۸ساعت ۴ ب.ظ  توسط شلاله قدسی
|