آبشار

اشعار و دلنوشته ها

هفت سین سیاه

هفت-سین...

حال و هوای ساختنِ هفت-سین ندارم
امسال پای سفره ی خود چند سین ندارم

مانند سالهای گذشته، بهار، امسال،
آواز گرمِ حنجره ی آتشین ندارم

امسال بوی عیدی ازین شهر برنخیزد،
من یک، دو، سه، چهار یار نازنین ندارم

گــویند خاک سردو غریب است،وای مردم
من طاقت سپردنشان بر زمین ندارم

از ظلم روزگار شکایت کجا برم؟ چون
جز روزگار، محرم این بغض و کین ندارم

اشکم مدام می پَرد از لانه ی نگاهم
مهر سکوت بر لب و آهِ متین ندارم

ای آسمان که بغض مرا اشک تو شکسته،
دیـــگر به مهربانی قلبت یقین ندارم.

شلاله قدسی
29 اسفند 1393

+ نوشته شده در  هجدهم مهر ۱۳۹۷ساعت ۱ ق.ظ  توسط شلاله قدسی  |