من باز به فکر دل غمگین تو بودم
تا صبح من امشب ز فگار تو نسودم
صد بار شکستم چو پيام تو گشودم
صد بار شکستم چو پيام تو گشودم
با ماه که بر قرص رخش چين و چروک است
بيدار به ياد تو پر از گريه غنودم
يک عمر بدنبال تو سوسو زدم و باز
در عمق شبت در صف يک شمع نبودم
دل سوخت و خاموش شد و سوخت و خاموش
با سايه ى نورى که ز چشم تو ربودم
از کينه و از شکوه و فرياد و تب خشم
بر آينه ى دل همه را خوب زدودم
شب رفت و مرا باور ظلم تو سيه کرد
من باز به فکر دل غمگين تو بودم
شلاله قدسى
10 خرداد 94 تهران
+ نوشته شده در هجدهم مهر ۱۳۹۷ساعت ۱ ق.ظ  توسط شلاله قدسی
|