اشعار و دلنوشته ها
نفرت است، سابه ای که خفته در آغوشِ من، نورِ عشق، پشت پرچین ها به دار آویخته، واپسین دم می سپارِد با تقلا، لرزه هایش را به یاد... ش. ق